من یک دابای هستم

یک دابای می ماند

من یک دابای هستم

یک دابای می ماند

اقدام انتحاری

در یک اقدام انتحاری و یک اقدام کاملاااا یهویی زدم تلگرام خط ثابتم رو ترکوندم... البته قصدش رو داشتم ولی نه به این زودی... و اصلا فکر نمی کردم که یه روز عملی بشه ولی امروز وقتی حرفهایی رو شنیدم و دیگه عالیجنابم بود و اعصابم خطی خطی فقط خط ایرانسلم رو اد کردم تو گروه سیندی و یوگی و ارایشگاه و باشگاهم و یه دیلیت اکانت کردم و تازه تلگرام رو هم از رو گوشیم برداشتم که مبادا هوس کنم و سر بزنم و همون اش بشه و همون کاسه و خط خطی..

والا... اینستا رو هم پاک می کنم... من نمی دونم ملت چطور ده تا ده تا شبکه اجتماعی رو منج می کنن... دوتاش تازه به دو سال رسیده... دیگه اعصاب برام نموند...

الان یه تلگرام دارم با خط ایرانسلم که کاری بود و فقط برای ترجمه استفاده می کردم که اونم الان کاری و اجتماعی شده... خیلی راحت... اعصابم هم ارومتره امروز... راستش چرا دروغ... دوست دارم در اوج بی خبری باشم از همه چی.. نبینم و نشنوم که خواهرم تو گروهها چیا گفته... چقدر مشنگ بازی دراورده که من هی حرص بخورم از بی عقلیش.. هی دلم نخواد عکس پروفایل عوض کنم که ملت بشینن تخمه خورون راه بندازن که عکس بی حجاب گذاشته.. عکس با لباس قرمز گذاشته.. عکس با کوفت گذاشته و من حرص بخورم..

والا... کاملا کاری به قضیه نگاه می کنم ... خدا رو شکر که کسی ایرانسلم رو نداره.. به هیشکی هم نمیدم شماره مو...

والا.. یادم افتاد دوباره حرص خوردم... برم یه چایی بخورم و بچسبم به کارم..

نظرات 2 + ارسال نظر
بهارخانم جمعه 31 شهریور 1396 ساعت 12:55

دقیقا نسترن باهات موافقم .... بی خبری خوش خبری .... آدم هر چی ریز بشه .. نزدیک بشه چیزایی و می یبینه که اذیت می شه ... البته این نقاط تیره تو وجود همه ما هست منم دارم ، تو هم داری ولی هر چی نزدیک تر بشیم به هم بیشتر می بینیم

انقدر خوبه بوژی.. الان انگار تو همون جزیره ای هستم که همیشه ارزوشو داشتم برم

سیندی چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 07:58

تاصبح خوابتومیدیدم

جیگرتو بخورم من... چی می دیدی حالا؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.