من یک دابای هستم

یک دابای می ماند

من یک دابای هستم

یک دابای می ماند

کتاب

طشت خون  اسماعیل جان فصیح رو تموم کردم و نامه های خط خطی عرفان نظر اهاری رو شروع می کنم... عجب که از وقتی تلگرام و اینستا رو ترکوندم و انداختم ته صندوقچه خاطره کتابهامو بیشتر دوست دارم.. موبایل کمتر دست می گیرم مگر بخوام با رفیقام یه سرکی بکشم ... بهار نارنج دم کردم تو لیوان دمنوشم و منتظرم دم بکشه و هورت بکشم...

امروز حالم بهتر بود.. با هوای خنک دلپذیر صبح و سردی رطوبت بارون.. ای کاش از این روزا زیاد تکرار بشه.. من عاشق این هوام.. از کلاس که می اومدم اسمون یه سر ابی ابی بود.. با ابرهای تمیز و شهر زیر پام با ساختمونهای رنگارنگ و وضوح فول اچ دی 12 میلیون رنگ... می تونستم دهها ساعت وایسم و به اون مناظر خیره بشم...

بهم کتاب معرفی کنیم.. تو کانال و وبلاگ.. حتما تو خونه کتابخونه داشته باشیم.. الان دارم رو پوریا کار می کنم که کتابخونه داشته باشه و کتاب بخونه.. 

بهار خانمم کار کمد و کتابخونه اتاقش جور شده.. چقدر خوشحال شدم.. کمد و کتابخونه سفید سفید.. عالیی..  دوست دارم خونه ای داشته باشم و یه اتاق داشته باشه که تا سقفش کتاب باشه... از اینا که تو فیلمهای قدیمی هست.. با شومینه و یه مبل راحت و پنجره های بزرگ.. بعد از اینا باشه که نردبون می زاری می ری بالا از شلف دهمش یه کتاب ور می داری.. واووووو... عجبببببببببب اتاقی می شه..


نظرات 2 + ارسال نظر
بهارخانم یکشنبه 16 مهر 1396 ساعت 14:52

من بهت تبریک می گم بابت این همتی که کردی و اینستا و تلگرامتو ترکوندی ... کاش منم بتونم

سعی کن.. تو می تونی

میترا پنج‌شنبه 13 مهر 1396 ساعت 19:23 http://dreamsinreal.blogsky.com

چه قشنگ...منم ازوقتی اینستا نصب کردم کمتر کتاب میخونم ینی میتونم بگم درواقع تعطیل شده..براهمین پاکش کردم ...مطمئنن کم کم به کتاب رو خواهم آورد

بلی بلی.. حتما پاک کنید.. اینستا به جز ضرر هیجی نداره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.